فرهنگ لغات جامعه شناسی

فرهنگ لغات جامعه شناسی سلامت

واژگان تخصصی جامعه شناسی سلامت که در متون جامعه شناسی پرستاری استفاده شده اند. این کلمات از کتاب درآمدی بر جامعه شناسی پرستاری استخراج شده است که براساس سرفصل درس انسان شناسی و جامعه شناسی در پرستاری تدوین شده است. اگر از این منبع برای تعریف واژه های پایان نامه خود استفاده می کنید، رفرنس آن کتاب درآمدی بر جامعه شناسی پرستاری: براساس رئوس مطالب درس انسان شناسی/جامعه شناسی پرستاری می باشد که در فروشگاه جامعه شناسی سلامت موجود است.

اسکان (Accommodation)
فرآیندی اجتماعی است که در آن افراد سعی می کنند یکدیگر را بپذیرند و از منابع درگیری اجتناب کنند تا در همزیستی مسالمت آمیز زندگی کنند.
رتبه های اکتسابی (Achieved statuses)
رتبه یا موقعیت‌هایی در جامعه است که با رقابت، تلاش، تعهد، انتخاب، تصمیم‌گیری و مکانیسم‌های دیگر به دست می‌آیند.
نقش واقعی (Actual role)
نقش اجتماعی است که فرد با توجه به سطح درک، ظرفیت و شخصیت خود بدست می آورد.
اجتماعی شدن بزرگسالان (Adult socialization)
(به جامعه پذیری ثانویه مراجعه کنید)
تراکم ها (Aggregates)
گروه های شبه اجتماعی که با نزدیکی فیزیکی مشخص می شوند و فاقد هرگونه تعامل اجتماعی معنادار، هنجارها و احساس تعلق هستند.
جوامع کشاورزی (Agricultural societies)
این جامعه که هنوز در اکثر نقاط جهان غالب است، مبتنی بر کشاورزی در مقیاس بزرگ است که عمدتاً به گاوآهن هایی وابسته است که از کار حیوانات استفاده می کنند.
بیگانگی (Alienation)
پدیده غیرانسانی شدن و جدا شدن از نظام حمایت روانی اجتماعی که به دلیل نظام سلطه، ناتوانی استثماری و استثمار در جامعه سرمایه داری است.
جامعه‌پذیری پیش‌بینی (Anticipatory socialization)
به فرآیند سازگاری و تطابق اشاره دارد که در آن افراد سعی می‌کنند نقش‌ها، ارزش‌ها، نگرش‌ها و مهارت‌های یک موقعیت اجتماعی یا شغلی را که احتمالاً در آینده برای آن استخدام می‌شوند، یاد بگیرند و درونی کنند.
جامعه‌شناسی کاربردی (Applied sociology)
کاربرد دانش، اصول، روش‌ها، مفاهیم و نظریه‌های جامعه‌شناسی برای ارائه راه‌حل‌هایی برای آسیب‌شناسی اجتماعی معاصر. جامعه شناسی نقش های عملی برای مقابله با آسیب شناسی های اجتماعی ایفا می کند
رتبه اجتماعی انتسابی (Ascribed social status)
موقعیت هایی هستند که به طور طبیعی داده می‌شوند و با تولد به دست می آیند
همگون‌سازی (Assimilation)
فرآیندی اجتماعی است که در آن گروهی از افراد ارزش‌ها، هنجارها و غیره گروه دیگری را می‌آموزند و می‌پذیرند و گاه عملاً با گروه‌های مسلط یکسان می‌شوند.
مسیر تحرک اجتماعی (Avenues of Social Mobility)
شاهراه هایی است که فرد از طریق آن‌ها در سلسله مراتب اجتماعی به سمت بالا حرکت می‌کند.
مطالعه موردی (Case Study)
روشی است که دربرگیرنده بررسی یک مسئله خاص است، همانطور که مورد در زمان طولانی تر و پدیده بطور عمقی تر بررسی می شود.
کار موردی (Casework)
روشی از کار اجتماعی که در آن به افراد دارای مشکل پرداخته می شود
کاست (Caste)
شکلی از قشربندی یا خوشه بندی اجتماعی است که به موجب آن طبقه‌بندی افراد به اقشار مختلف بر اساس سنت‌های معمولاً مذهبی و دیگر قراردادها/سنت‌های بسیار قوی انجام می‌شود که تغییر آن‌ها دشوار است.
طبقه (Category)
یک گروه شبه اجتماعی که با جمعی پراکنده مشخص می شود و اعضای دارای ویژگی های اجتماعی-اقتصادی مشترک هستند.
عوامل تغییر (Change agents)
کسانی هستند که برای ایجاد تغییر مطلوب و مثبت در میان گروه های هدف تلاش می کنند.
اجتماعی شدن دوران کودکی (Childhood socialization)
(به جامعه پذیری اولیه مراجعه کنید)
شرطی سازی کلاسیک (Classical conditioning)
نوعی شرطی سازی که در آن پاسخ ثابت می‌ماند در حالی که محرک ها تغییر می کند.
سیستم های مشتری (Client systems)
(که گروه های هدف نیز نامیده می شوند)، افرادی هستند که به راهنمایی و کمک های حرفه ای عوامل تغییر نیاز دارند.
سازمان جامعه (Community organization)
روشی از کار اجتماعی که در آن کل جامعه به عنوان یک هدف مورد تبیین قرار می گیرد.
رقابت (Competition)
فرآیندی است که در آن افراد، گروه‌ها، جوامع و کشورها در جهت کسب سهم خود از منابع محدود تلاش‌های فعالی برای برنده شدن به عمل می آورند.
شرطی سازی (Conditioning)
به الگوی پاسخی اطلاق می شود که در نتیجه محرک های موجود در محیط در ارگانیسم ایجاد می شود، مانند آزمایش پاولفی، در یک موجود زنده ساخته می شود.
سازگارها (Conformists)
آن دسته از اعضای یک جامعه یا گروهی که به قوانین و هنجارهای جامعه (یا گروه) پایبند هستند.
نظریه کنترل (Control theory)
نظریه ای جامعه شناختی درباره جرم و انحراف که بیان می کند که هر فردی به طور طبیعی مستعد انحراف است، اما اکثر ما به دلیل سیستم مؤثر کنترل درونی و بیرونی، خود را با هنجارها منطبق می کنیم.
همکاری (Cooperation)
فرآیندی اجتماعی است که در آن افراد دست به دست هم می دهند تا به اهداف مشترک دست یابند.
پیمایش مقطعی (Cross sectional survey)
یک تکنیک پیمایشی که هدف آن تعیین نظرات شرکت کنندگان در تحقیق در بخش های مختلف جامعه در مورد یک پدیده خاص در یک زمان معین است. پیمایش یا نظرسنجی بازتاب ثابت یک لحظه در زمان است.
امپریالیسم فرهنگی (Cultural imperialism)
تبادل فرهنگی نابرابر در نظام جهانی که به موجب آن فرهنگ‌های مادی و غیرمادی غربی نقش‌های مسلط و تحمیلی بر فرهنگ‌های بومی مردم جهان سوم اعمال می‌کنند.
نسبیت گرایی فرهنگی (Cultural relativism)
این دیدگاه که فرهنگ هر جامعه ای را باید در زمینه به دست آمده آن درک کرد. لنز فرهنگی فرد نباید در قضاوت سایر ارزش های فرهنگی به کار رود
کلیات (فراگیر) فرهنگی (Cultural universals)
آن دسته از ویژگی‌ها، هنجارها، ارزش‌ها، قوانین و غیره فرهنگی که توسط کم و بیش توسط همه افراد در یک گروه مشخص به اشتراک گذاشته می شود یا به طور جهانی در بین همه جوامع یافت می‌شود.
تنوع فرهنگی (Cultural variability)
به تنوع فرهنگ ها در جوامع و مکان ها اطلاق می شود.
فرهنگ (Culture)
مجموعه ای پیچیده که شامل دانش، اعتقاد، هنر، قانون، اخلاق، آداب و رسوم و هر گونه قابلیت و عادت دیگری است که انسان به عنوان عضوی از جامعه کسب می کند.
تأخیر فرهنگی (Culture lag)
پدیده ای است که در آن فرهنگ غیر مادی به کندی تغییر می کند، در حالی که فرهنگ مادی به سرعت تغییر می کند.
پیشروی فرهنگ (Culture lead)
پدیده ای که در آن در برخی از جوامع کمتر توسعه یافته، تغییر فرهنگ غیر مادی ممکن است از فرهنگ مادی پیشی بگیرد.
شوک فرهنگی (Culture shock)
ناسازگاری روانی و اجتماعی در سطح خرد یا کلان است که برای اولین بار زمانی که افراد با عناصر فرهنگی جدید مانند چیزهای جدید، ایده های جدید، مفاهیم جدید، باورها و اعمال به ظاهر عجیب مواجه می شوند، تجربه می شود.
سنت (Custom)
یک روش عامیانه یا شکلی از رفتار اجتماعی است که مدت طولانی دوام آورده، در یک جامعه به سنت تبدیل شده و خوب تثبیت شده است و درجاتی از رسمیت دریافت کرده است.
رویکرد قیاسی (Deductive approach)
رویکردی که در آن محقق تلاش می کند تا ادعاهای خاصی را از یک اصل نظری کلی استخراج کند. رویکردی که از نظریه عمومی (کل) به ادعاهای خاص (جز) می‌رود.
جامعه‌زدایی (De-socialization)
به محروم کردن افراد از سبک‌های زندگی، باورها، ارزش‌ها و نگرش‌های قبلی‌شان اشاره می‌کند تا بتوانند سبک‌ها، نگرش‌ها و ارزش‌های زندگی تا حدی یا کاملاً جدید را در پیش بگیرند.
نظریه تداعی افتراقی (Differential association theory)
یک نظریه جامعه شناختی انحراف و جنایت که معتقد است افراد اعمال انحرافی را از طریق اجتماعی شدن می آموزند.
دراماتورژی (Dramaturgy)
یک اصطلاح نمادین ادغام گرایانه است که به شیوه ای که افراد خود را در زندگی روزمره نشان می دهند اطلاق می شود.
روشنگری (Enlightenment)
جنبش فلسفی اجتماعی قرن هجدهم است که بر پیشرفت بشر و نظریه‌پردازی عاقلانه تاکید دارد و بر اساس نظریه تکامل داروینیاست.
قوم گرایی یا قوم محوری (Ethnocentrism)
این نگرش که فرهنگ خود و شیوه زندگی خود مرکز جهان و بهترین از همه است. این از ناآگاهی نسبت به سایر اقوام و شیوه زندگی آنها ناشی می شود.
روش‌شناسی قومی (Ethno-methodology)
در لغت به معنای مطالعه روش‌های مردم، مطالعه چگونگی معنا بخشیدن مردم به زندگی خود است، مشتمل بر کشف پیش فرض های پایه مردم است، همانطور که دنیای روزمره خود را تفسیر می کنند.
آزمایش کردن (Experimentation)
نوعی روش تحقیق کمّی است که برای کشف رابطه علت و معلولی بین یک پدیده اجتماعی و دیگری استفاده می شود. چه چیزی باعث چه چیزی می شود؟ تأثیر یک پدیده اجتماعی بر دیگری چیست؟
خانواده گسترده (Extended family)
شکلی از خانواده عمدتاً در جوامع سنتی، زراعی و روستایی است، که متشکل از شوهر، زن/زنان، فرزندان و سایر خویشاوندان است.
خانواده (Family)
یک واحد اجتماعی کمینه است که همکاری اقتصادی داشته و مسئولیت تربیت فرزندان را بر عهده می گیرد.
مد (Fashion)
شکلی از رفتار، نوعی از شیوه های عامیانه یا عرف است که از نظر اجتماعی در یک زمان معین مورد تایید است، اما در معرض تغییرات دوره ای است.
فمینیسم (Feminism)
نظریه ای که جایگاه و حقایق وضعیت محروم زنان و استثمار آنها در جامعه تحت سلطه مردسالارانه را به عنوان مضمون اصلی خود می گیرد. جامعه شناسی فمینیستی بر آسیب‌های خاص، از جمله ستم و استثماری که زنان در جامعه با آن مواجه هستند، تمرکز می کند.
بحث گروه متمرکز (Focus group discussion)
شکلی از روش جمع‌آوری داده‌های کیفی که در آن قصد دارد از پویایی تعامل صریح بین اعضای گروه استفاده کند که ممکن است اطلاعات مهمی در مورد موضوع خاصی از آن مشتق شود.
عرف (Folkways)
شیوه های زندگی است که توسط گروهی از افراد ایجاد شده است.
قوانین رسمی (Formal laws)
هنجارهای اجتماعی مکتوب و مدون هستند
کار گروهی (Group work)
روشی از کار اجتماعی که در آن به گروه های کوچک اجتماعی که با مشکلات اجتماعی خاصی مواجه هستند، پرداخته می شود.
جوامع باغبانی (Horticultural societies)
جوامعی هستند که اقتصاد آنها بر پایه کشت گیاهان با استفاده از ابزارهای ساده از قبیل حفاری، بیل، تبر و غیره است.
تحرک اجتماعی افقی (Horizontal social mobility)
حرکت در یک طبقه اجتماعی یا یک رتبه اجتماعی است که در آن فرد در رتبه اجتماعی خود با سطح طبقاتی خود اندکی بهبود می یابد و یا افت می کند.
جوامع شکار و گردآوری (Hunting and gathering societies)
ساده ترین نوع جامعه ای که امروزه وجود دارد و شاید بتوان آن را قدیمی ترین جامعه دانست، جامعه ای است که سازمان اقتصادی آن مبتنی بر شکار و گردآوری است.
فرضیه (Hypothesis)
یک گزاره آزمایشی در انتظار آزمایش یا اثبات با داده های تجربی می باشد.
نقش ایده‌آل (Ideal role)
نقشی که به صورت نظری از یک فرد انتظار می رود ایفا کند.
مصاحبه عمقی (In-depth interview)
یک روش جمع‌آوری داده‌های کیفی است که در آن محقق از مطلعان در مورد مسائل خاصی سؤال می‌کند که زمان زیادی می‌برد و عمیقاً به موضوع می‌پردازد.
روش استقرایی (Inductive method)
روشی است که به وسیله آن دانشمند ابتدا به مشاهده و جمع آوری داده ها می پردازد و بر اساس آن فرضیه ها و نظریه ها را تدوین می کند. از جز به کل است.
جامعه صنعتی (Industrial Society)
جامعه صنعتی جامعه‌ای است که در آن کالاها توسط ماشین‌هایی تولید می‌شوند که با سوخت به جای انرژی حیوانی و انسانی کار می‌کنند.
تحرک اجتماعی بین نسلی (Inter-generational Social Mobility)
این نوع تحرک اجتماعی شامل حرکت به سمت بالا یا پایین، بین طبقه اجتماعی یک یا دو نسل از یک خانواده یا یک گروه اجتماعی است.
تعارض بین نقشی (Inter-role conflict)
تعارض نقشی که بین دو یا چند نقش رخ می دهد.
تحرک درون نسلی (Intra-generational mobility)
نوعی تحرک اجتماعی که به تغییرات فردی در موقعیت ها در طول زندگی اشاره دارد. همچنین ممکن است به تغییری اشاره داشته باشد که در گروه های اجتماعی یا موقعیت اجتماعی-اقتصادی یک کشور در یک دوره زمانی مشخص رخ می دهد.
تعارض درون نقشی (Intra-role conflicts)
تعارض نقش زمانی رخ می دهد که فرد در انجام یک نقش خاص احساس فشار و نارسایی می کند، یا زمانی که بین کاری که فرد انجام می دهد و انتظارات گروهی از او فاصله وجود دارد.
مصاحبه مطلع کلیدی (Key informant interview)
روشی انسان‌شناختی که در آن افراد بسیار آگاه در جامعه شناسایی می‌شوند و محقق مسائل زیادی را در مورد زندگی اجتماعی می‌آموزد.
تئوری برچسب‌زنی (Labeling theory)
نظریه‌ای جامعه‌شناختی درباره جرم و انحراف که بیان می‌کند رفتارها زمانی انحراف دارند و فقط به این دلیل که مردم به آن‌ها برچسب منحرف می‌زنند.
زبان (Language)
سیستمی از نمادهای شفاهی و در بسیاری از موارد نوشتاری با قوانینی در مورد اینکه چگونه می توان آن نمادها را در کنار هم قرار داد تا معانی پیچیده تری را منتقل کنند.
لیبرال فمینیسم (Liberal feminism)
گونه‌ای از جامعه‌شناسی فمینیستی است که در آن نابرابری‌ها را به رسمیت می‌شناسد، اما معتقد است که اصلاحات می‌تواند بدون تجدید ساختار اساسی در سیستم اجتماعی انجام شود.
عملگر (Operant) (همچنین شرطی سازی ابزاری را ببینید)
نوعی شرطی سازی است که در آن پاسخ کنترل می شود.
پیمایش طولی (Longitudinal survey)
پیمایش یا نظرسنجی طولی روشی است که بر روی یک نوع افراد در مدت زمان طولانی اجرا می شود، تا زمانی که گاهی اشباع رخ دهد.
جامعه شناسی کلان (Macro- sociology)
سطحی از تحلیل جامعه شناختی که جنبه های کلان جامعه را مطالعه می کند.
فرهنگ مادی (Material culture)
چیزهای ملموسی که توسط مردم ایجاد می شود، مانند ابزار، محصولات تکنولوژی و غیره
تحلیل سطح میانی (Meso-level analysis)
سطحی از تحلیل جامعه شناختی که پدیده های اجتماعی انسان را در بین سطوح خرد و کلان در نظر می گیرد.
جامعه شناسی خرد (Micro-sociology)
سطحی از تحلیل جامعه شناختی که به سطح کوچک ساختار و عملکرد گروه های اجتماعی انسانی علاقمند است.
اخلاق (Mores)
هنجارهای اجتماعی مهم و قوی تر که برای موجودیت، ایمنی، رفاه و تداوم جامعه یا گروه یا اجتماع لازم هستند.
کنترل اجتماعی منفی (Negative social control)
نوعی کنترل اجتماعی است که شامل تنبیه یا اصلاح رفتار منحرفان می شود
مفهوم شبکه ای از جامعه (Network conception of society)
رویکردی که جامعه را شبکه ای متداخل، پویا و سیال از روابط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره در سطوح مختلف می داند.
ناسازگار (Non-conformists)
کسانی که به هنجارهای یک جامعه پایبند نیستند.
فرهنگ غیر مادی (Non-material culture)
پدیده‌های غیرملموس و ایده‌آل مانند ارزش‌ها، زبان، باورها، هنجارها، شیوه‌های عمل و انجام کارها و غیره.
مشاهده غیر مشارکتی (Non-participant observation)
جمع آوری داده ها بدون مشارکت در آنچه که مطلعان یا نمونه های مطالعه انجام می دهند.
هنجارها (Norms)
اصول ضمنی زندگی اجتماعی، روابط و تعامل هستند. هنجارها قوانین دقیق و مشخصی برای موقعیت های خاص هستند.
خانواده هسته ای (Nuclear family)
شکل غالب سازمان خانواده در جوامع مدرن، صنعتی و شهری است که متشکل از همسر و فرزندان تحت تکفل است.
سنجه های آشکارا (Obtrusive measures)
به این معنی که داده ها در حالی جمع آوری می شوند که رفتارهای افراد مورد مطالعه مستقیماً مشاهده می شود و آنها می دانند که در حال تحقیق هستند.
پیمایش پانل (Panel surveys)
نسخه های جایگزین بررسی های طولی هستند. معمولاً مدت زمان کمتری طول می کشد و به طور مکرر از اعضای پانل سؤال می پرسد.
مشاهده واحد پژوهش (Participant observation)
مشارکت فعال در زندگی اجتماعی در حین مطالعه. محقق در یک محیط تحقیق شرکت می کند و در عین حال آنچه را که در آن محیط اتفاق می افتد مشاهده می کند
اجتماعی شدن یا جامعه پذیری مشارکتی (Participatory socialization)
شکلی از جامعه پذیری است که در جهت جلب مشارکت کودک است
جوامع چوپانی (Pastoral societies)
جوامعی هستند که معیشت آنها برپایه چرای حیواناتی مانند گاو، شتر، گوسفند و بز است.
تغییر اجتماعی برنامه ریزی شده (Planned social change)
اقدامی آگاهانه، عمدی و هدفمند برای دستیابی به تغییری مصمم در بخشی از سیستم مددجو.
کنترل اجتماعی مثبت (Positive Social Control)
مکانیسم هایی که شامل پاداش دادن و تشویق کسانی است که از هنجارها تبعیت می کنند
جامعه فراصنعتی (Post-industrial society)
جامعه‌ای است که بر پایه اطلاعات، خدمات و فناوری پیشرفته است تا مواد خام و تولید.
پسامدرنیسم (Post-modernism)
پدیده ای فرهنگی و زیبایی شناختی است که عمدتاً نظم و پیشرفت، حقیقت عینی و جهانی را رد می کند. و از نیاز به شناخت و تحمل اشکال مختلف واقعیت حمایت می کند.
پساساختارگرایی (Post–structuralism)
نظریه ای که بر قدرت زبان در ساختن دانش و هویت تمرکز دارد.
داده های اولیه (Primary data)
آن چیزی است که توسط خود جامعه شناس در طی تحقیقات خود با استفاده از ابزارهای تحقیقی مانند آزمایش، نظرسنجی، پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده جمع آوری می کند.
کارکردهای اولیه (Primary functions)
کارکردهای آشکار، صریح یا مستقیم نهادهای اجتماعی هستند.
گروه‌های اولیه (Primary groups)
اشکال گروه‌های اجتماعی که اندازه نسبتاً کوچکی دارند و با تعامل اجتماعی شخصی، غیررسمی و چهره به چهره مشخص می‌شوند.
جامعه پذیری اولیه (Primary socialization)
ابتدایی ترین مرحله اجتماعی شدن است که در آن شخصیت های پایه در دوران کودکی شکل می گیرند. به آن اجتماعی شدن اولیه یا زودرس نیز می گویند
تئوری انتخاب عمومی (Public choice theory)
نظریه ای که بیان می کند که سازمان های جمعی مانند احزاب سیاسی برای به حداکثر رساندن منافع خود منطقی عمل می کنند.
داده‌های کیفی (Qualitative data)
داده‌هایی که در قالب گزاره‌های توصیفی، درباره عمق، جزئیات و ابعاد حساس اطلاعات بیان می‌شوند که بیان آن‌ها بصورت اعداد و ارقام دشوار است.
داده های کمی (Quantitative data)
داده هایی که عمدتاً بر حسب اعداد، درصد، نرخ برای اندازه گیری اندازه، بزرگی و غیره بیان می شوند.
شبه گروه ها (Quasi-groups)
مجموعه ای از افراد که فاقد برخی از ویژگی های اساسی یک گروه اجتماعی هستند.
پرسشنامه (Questionnaires)
سوالات بسیار ساختار یافته، که در جمع آوری اطلاعات معمولاً کمّی استفاده می شود.
فمینیسم رادیکال (Radical feminism)
گونه ای از جامعه شناسی فمینیستی که از نیاز اساسی برای تغییر اجتماعی حمایت می کند.
نمونه تصادفی (Random sample)
تکنیکی که در آن همه اعضای یک جامعه شانس یکسانی برای قرار گرفتن در جامعه مورد مطالعه دارند.
تئوری انتخاب عقلانی (Rational choice theory)
این نظریه فرض می‌کند که افراد به شیوه‌ای منطقی عمل می‌کنند و به دنبال سود بردن خود از انتخاب‌های زندگی هستند.
جامعه‌پذیری سرکوب‌گر (Repressive socialization)
نوعی از شیوه ها‌ی اجتماعی شدن یا جامعه‌پذیری است که در جهت کسب اطاعت است.
جامعه‌پذیری مجدد (Re-socialization)
به معنای پذیرش هنجارها و شیوه‌های زندگی کاملاً متفاوت توسط بزرگسالان است که کم و بیش کاملاً با هنجارها و ارزش‌های قبلی متفاوت است.
پاسخ دهندگان (Respondents)
افرادی که در تحقیقات پیمایشی اطلاعات ارائه می کنند.
اجتماعی شدن معکوس (Reverse socialization)
به فرآیندی از جامعه پذیری اطلاق می شود که در آن افراد جامعه پذیر غالب، مانند والدین، نیاز دارند که خودشان توسط کسانی که با آنها اجتماعی می شوند، مانند کودکان، اجتماعی شوند.
ایفای نقش (Role performance)
کنش ها و نقش هایی که در صحنه زندگی روزمره توسط هر یک از بازیگران ایفا می شود
مجموعه نقش (Role set)
نقش های مختلف مرتبط با یک وضعیت واحد.
رتبه برجسته (Salient status)
یک رتبه اجتماعی غالب، که موقعیت یک فرد را در بیشتر موارد در بیشتر اوقات مشخص می کند.
روش علمی (Scientific method)
به عنوان منبع دانش علمی، یک سیستم منطقی است که برای ارزیابی داده های حاصل از مشاهده نظامدار استفاده می شود.
داده های ثانویه (Secondary data)
داده هایی هستند که قبلاً توسط شخص دیگری در منابع مختلف به عنوان اسناد یا آرشیو جمع آوری شده است. آنها عبارتند از: اسناد رسمی آماری، منابع رسانه های جمعی (مانند رسانه های الکترونیکی - رادیو، تلویزیون، فیلم ها و غیره؛ و رسانه های چاپی مانند روزنامه ها، مجلات، مجلات، پوسترها، بروشورها، اعلامیه ها، تابلوهای تبلیغاتی و غیره)
کارکردهای ثانویه (Secondary functions)
کارکردهای غیرمستقیم، پنهان یا نهفته نهادهای اجتماعی هستند.
گروه های ثانویه (Secondary groups)
گروه های اجتماعی رسمی تر که با روابط اجتماعی غیرشخصی و بوروکراتیک مشخص می شوند.
جامعه پذیری ثانویه (Secondary socialization)
مرحله ای از اجتماعی شدن یا جامعه پذیری است که پس از کودکی و در دوران بزرگسالی، زمانی که افراد نقش های جدیدی را بر عهده می گیرند، رخ می دهد.
کنش اجتماعی (Social action)
به هر عملی اطلاق می شود که برای تأثیرگذاری از سوی شخص یا افراد دیگری انجام می شود. برای اینکه عمل به عنوان کنش اجتماعی تلقی شود لازم نیست بیش از یک نفر حضور فیزیکی داشته باشند
تغییر اجتماعی (Social change)
تغییر یا دگرگونی در مقیاس بزرگ در ساختار اجتماعی، نهادهای اجتماعی، سازمان اجتماعی و الگوهای رفتار اجتماعی در یک جامعه یا نظام اجتماعی معین.
طبقه اجتماعی (Social class)
گروهی از افراد که پیشینه های اجتماعی-اقتصادی مشابهی دارند
تضاد اجتماعی (Social conflict)
تعارض شامل وقوع تضاد منافع بین افراد در یک گروه اجتماعی مثل یک خانواده یا بین گروه ها یا جوامع. این به دلیل عدم تعادل قدرت، به دلیل توزیع ناعادلانه منابع است.
نظریه تضاد اجتماعی (Social conflict theory)
این نظریه مارکسیسم نیز نامیده می شود؛ برای نشان دادن اینکه انگیزه اصلی این نظریه از نوشته‌های کارل مارکس نشات می‌گیرد. این نظریه جامعه را به صورت چارچوبی از تضاد طبقات در نظر می گیرد و روی تقلا برای گرفتن منابع کمیاب توسط گروه های مختلف در همان جامعه معین، متمرکز است.
ساخت اجتماعی واقعیت (Social construction of reality)
فرآیندی که طی آن عناصر مختلف موجود در جامعه خود را می گیریم و آنها را در کنار هم قرار می دهیم تا دیدگاه خاصی از واقعیت ایجاد کنیم.
کنترل اجتماعی (Social control)
به سادگی به عنوان کلیه مکانیسم ها و فرآیندهای به کار گرفته شده توسط یک جامعه برای اطمینان از انطباق و سازگاری اعضا تعریف می شود.
داروینیسم اجتماعی (Social Darwinism)
ایده های اسپنسر در مورد تحول جامعه انسانی از پایین ترین شکل («بربریت») به بالاترین شکل («تمدن») بر اساس قوانین ثابت، که مشابه مدل تکاملی بیولوژیکی است.
انحراف اجتماعی (Social deviance)
دور شدن از معیارهای پذیرفته شده اجتماعی می باشد.
پویایی اجتماعی (Social dynamic)
مفهومی از کونت که بیانگر ابعاد در حال تغییر، پیشرفت و توسعه جامعه است.
نظریه مبادله اجتماعی (Social exchange theory)
نظریه ای که بر هزینه ها و مزایایی که افراد در تعامل اجتماعی به دست می آورند، از جمله پول، کالا و موقعیت تمرکز می کند. بر این اصل استوار است که مردم همیشه برای به حداکثر رساندن منفعت خود عمل می کنند.
حقایق اجتماعی (Social facts)
یک مفهوم دورکیمی که به معنای الگوهای رفتاری است که مشخصه یک گروه اجتماعی در یک جامعه معین است. آنها از حقایق بیولوژیکی و روانشناختی متمایز هستند.
کارکرد اجتماعی (Social function)
پیامدهایی برای عملیات ها در جامعه هستند.
گروه‌های اجتماعی (Social groups)
توده یا مجموعه‌ای از افرادی است که درگیر تعاملات و روابط اجتماعی کم و بیش دائمی یا پایدار هستند.
نهاد اجتماعی (Social institution)
نظام به هم پیوسته ای از نقش های اجتماعی و هنجارهای اجتماعی است که حول ارضای یک نیاز اجتماعی مهم یا کارکرد اجتماعی سازمان یافته است.
کنش متقابل اجتماعی (Social interaction)
هر عمل، رویدادی از پدیده که در آن دو یا چند نفر درگیر بوده، چیزی گفته یا عملی انجام می دهند، یا رفتاری به هر شکلی رخ می دهد.
تحرک اجتماعی (Social mobility)
حرکت در فضای اجتماعی، جابجایی یا تغییر موقعیت یا رتبه طبقاتی است. تحرک اجتماعی یک فرآیند اجتماعی است که در میان افراد یا گروه‌های یک جامعه، در اثر تعامل آنها با یکدیگر اتفاق می‌افتد.
سازمان اجتماعی (Social organization)
الگوی روابط فردی و گروهی. اصطلاح «سازمان» به معنای آرایش فنی اجزا در یک کل است و اصطلاح «اجتماعی» بیانگر این واقعیت است که روابط فردی و گروهی نتیجه فرآیندهای اجتماعی است.
آسیب شناسی اجتماعی (Social pathology)
به طور کلی به آسیب شناسی جامعه، یعنی «بیماری های اجتماعی» که جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد، اطلاق می شود.
مشکل اجتماعی (Social problem)
ممکن است به معنای هر مشکلی باشد که منشأ اجتماعی داشته باشد و حداقل دو نفر را تحت تاثیر قرار دهد که فراتر از سطوح روانی و فیزیولوژیکی صرف باشد.
فرآیندهای اجتماعی (Social processes)
اشکال خاصی از الگوهای تکراری و پیوسته در سیستم های اجتماعی هستند که در اثر تعامل افراد، گروه ها، جوامع یا کشورها با یکدیگر رخ می دهند.
رابطه اجتماعی (Social relationship)
به هر گونه الگوهای معمول و پایدار از تعاملات اجتماعی بین افراد جامعه تحت محدودیت ها و تأثیرات ساختار اجتماعی اطلاق می شود.
نقش‌های اجتماعی (Social roles)
انتظارات، وظایف، مسئولیت‌ها، تعهدات و غیره است که با موقعیت اجتماعی معینی مرتبط است.
قشربندی اجتماعی (Social stratification)
قشربندی یا خوشه بندی اجتماعی تقسیم جامعه به چینش سلسله مراتبی یا اقشار مختلف است. به تفاوت ها و نابرابری ها در زندگی اجتماعی-اقتصادی افراد در یک جامعه معین اطلاق می شود.
ساختار اجتماعی (Social structure)
الگوی نسبتاً پایدار رفتار اجتماعی است
ایستایی اجتماعی (Social static)
مفهومی کونتی است، که به نظم اجتماعی و آن دسته از عناصر جامعه و پدیده‌های اجتماعی که تمایل به تداوم و نسبتاً دائمی دارند و تغییرات را به چالش می‌کشند، دلالت می‌کند.
موقعیت اجتماعی (Social status)
جایگاه یا رتبه ای است که یک فرد یا گروهی از افراد در نظام اجتماعی اشغال می کنند
مددکاری اجتماعی (کار اجتماعی) (Social work)
به عنوان تلاش یک فرد، گروه یا جامعه در چارچوب فلسفه اجتماعی و شیوه هایی که هدف آن دستیابی به پیشرفت اجتماعی برای اصلاح سیاست های اجتماعی برای بهبود قوانین اجتماعی، خدمات بهداشتی و رفاهی است، توصیف می شود.
اجتماعی شدن یا جامعه پذیری (Socialization)
فرآیندی است که طی آن هر فردی هنجارها، ارزش ها، باورها، مهارت ها، نگرش ها، شیوه های اقدام و عمل متناسب با یک گروه اجتماعی یا جامعه خاص را می آموزند و تعلیم می بینند.
جامعه (Society)
گروهی از مردم که قلمرو خاصی را اشغال کرده و فرهنگ مشترکی دارند
تخیل جامعه‌شناختی (Sociological imagination)
شیوه‌ای خاص برای نگریستن به جهان پیرامون از دریچه‌های جامعه‌شناختی است. این «روشی است برای نگریستن به تجربیات خود در پرتو آنچه در دنیای اجتماعی اطراف ما می گذرد».
جامعه شناسی (Sociology)
مطالعه علمی جامعه انسانی.
کلیشه ها (Stereotypes)
پیش فرض هایی است که ما در مورد مردم داریم. آنها واکنش ها و رفتارهای ما را نسبت به مردم تعیین و شکل می دهند
کودکان خیابانی (Street children)
کسانی هستند که از افراد بی خانمان متولد می شوند یا از نقاط مختلف کشور به مراکز شهری می آیند و در خیابان زندگی می کنند.
نظریه کارکردگرای ساختاری (Structural functionalist theory)
نظریه ای است که سعی می کند چگونگی ایجاد روابط بین بخش های جامعه و چگونگی عملکرد کارآمد (به معنای پیامدهای مفید برای فرد و جامعه) و ناکارآمد (به معنای پیامدهای منفی) این بخش ها را توضیح دهد.
نظریه فشار ساختاری (Structural strain theory)
نظریه ای جامعه شناختی درباره جرم و انحراف که معتقد است انحراف زمانی رخ می دهد که انطباق با هنجارهای رفتاری پذیرفته شده به طور گسترده نتواند خواسته های مشروع و مورد تایید فرهنگی را ارضا کند.
ساختارگرایی (Structuralism)
نظریه ای که واقعیت اجتماعی را برحسب روابط بین رویدادها تعریف می کند، نه بر حسب اشیا و واقعیت های اجتماعی. اصل اساسی آن این است که قابل مشاهده تنها تا جایی معنادار است که بتواند به ساختار یا نظم زیربنایی ربط داده شود.
خرده فرهنگ (Subculture)
بیانگر تنوع فرهنگ در یک جامعه خاص است. فرهنگ فرعی یک فرهنگ متمایز است که توسط گروهی در یک جامعه به اشتراک گذاشته می شود.
معانی ذهنی (Subjective meanings)
روش هایی که افراد رفتار خود را تفسیر می کنند یا معانی را که مردم به رفتار خود می بندند.
روش پیمایش (Survey method)
روش تحقیق کمّی است که شامل نمونه‌گیری، جمع‌آوری اطلاعات غیرشخصی و تحلیل آماری پیچیده است.
نمادها (Symbols)
کلمات، اشیاء، حرکات، صداها یا تصاویری هستند که به جای خودشان، چیز دیگری را نشان می دهند
دیدگاه کنش متقابل نمادین (Symbolic interactionist perspective)
نظریه ای که بر تجزیه و تحلیل چگونگی بستگی رفتارهای ما به تعریف ما از دیگران و خود تأکید می کند. به جای ساختار، بر فرآیند تمرکز می کند و کنشگر فردی را در مرکز نگه می دارد.
مؤسسات کل (Total institutions)
نهادی فراگیر و اغلب جدای از جامعه است که خواستار جامعه‌زدایی کامل تازه‌واردها قبل از اینکه عضویت کامل به آنها داده شود، می باشد.
سنجه های مسکوت (Unobtrusive Measures)
مشاهده رفتار افراد در حالی که از آن آگاه نیستند. در اینجا، این روش شامل تکنیک هایی است که با اشیا یا رویدادهای مورد مطالعه تداخلی ندارد.
ارزش ها (Values)
عناصر اساسی فرهنگ غیر مادی هستند. آنها ممکن است به عنوان دستورالعمل های کلی و انتزاعی برای زندگی، تصمیمات، اهداف، انتخاب ها و اقدامات ما تعریف شوند.
تحرک اجتماعی عمودی (Vertical social mobility)
نوعی تحرک اجتماعی است که افراد هنگام انتقال از رتبه اجتماعی خود به سایر رتبه های اجتماعی بالاتر یا پایین تر تجربه می کنند.
آسیب‌پذیری (Vulnerability)
مفهومی جامعه‌شناختی است که به ویژگی‌های افراد و گروه‌های اجتماعی (در راستای جنسیت، سن، قومیت، شغل و غیره) اشاره دارد که [ظرفیت آن‌ها] را برای محافظت از خود، مقاومت در برابر بلایا، از جمله مخاطرات بهداشتی را بر اساس دسترسی آنها به منابع مادی و غیر مادی تعیین می‌کند.